معنی استوار کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
تأکید، تسدید
تاکید
تشدید
تحکیم
تسدید
(مصدر) محکم کردن سخت کردن مو ء کد گردانیدن، درست کردن، صحه نهادن، سخت گرفتن سخت بستن محکم بستن.
اتقان
چهار میخ
تأکید، تسدید
تاکید
تشدید
تحکیم
تسدید
(مصدر) محکم کردن سخت کردن مو ء کد گردانیدن، درست کردن، صحه نهادن، سخت گرفتن سخت بستن محکم بستن.
اتقان
چهار میخ