معنی استوانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

استوانه. [اُ ت ُ ن َ / ن ِ] (اِ) جسمی است گرد، بن او و سر او دو دائره باشد یکدیگر را موازی. (التفهیم ص 26). رجوع به اسطوانه شود.

فرهنگ معین

ستون، جسمی که در دو سر آن دو دایره موازی یکدیگر باشند. [خوانش: (اُ تُ نِ) [په.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

هر جسم ستون‌مانند که در دو سر آن دو دایرۀ موازی یکدیگر قرار دارد،

حل جدول

حجم لوله ای

مترادف و متضاد زبان فارسی

ستون، عماد، سیلندر

فرهنگ فارسی هوشیار

جسمی است گرد، بن او وسر اودو دایره میباشد وبه یکدیگر موازی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر