معنی اسگالیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
اسگالیدن. [اِ دَ] (مص) سگالیدن. اندیشیدن:
باگِل انداینده اسگالیده گِل
دست کاری میکند پنهان ز دل.
مولوی.
فرهنگ عمید
سگالیدن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.