معنی اسیه دمیان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
اسیه دمیان. [] (اِخ) مؤلف مجمل التواریخ و القصص گوید (ص 70): «و حدیث شکارگاه و کنیزک و تیر انداختن [بهرام] بر آهو، آنک بر صورتها نگارند، چنان گویندکه در آن تاریخ بوده ست که بزمین عرب بود پیش منذر، و اندر کتاب همدان چنان خواندم که بظاهر همدان بوده ست، آنجا که اسیه دمیان خوانند بر راه ری، و اثری هست آن جایگاه، گویند گور آن کنیزک بوده ست. واﷲ اعلم ».
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.