معنی اعتماد بستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اعتماد بستن. [اِ ت ِ ب َ ت َ] (مص مرکب) تکیه کردن. اعتماد کردن. وثوق و اطمینان داشتن:
جهان بر آب نهاده ست و زندگی بر باد
بر آب و باد کجا اعتماد کس بستست.
سعدی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر