معنی افاده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

افاده. [اِ دَ / دِ] (از ع، اِمص) در تداول عامیانه، کبر. برتنی. خودفروشی. تکبر. فیس. نخوت. عجب. (یادداشت بخط مؤلف). مأخوذ از تازی، اظهار فضل و شرف در صورتی که دارای آن نباشد. (ناظم الاطباء).
- افاده کردن، کبر نمودن. فیس کردن. (یادداشت بخط مؤلف). بخود بستن فضل و شرف. (ناظم الاطباء). افاده فروختن. رجوع به افاده فروختن و کردن شود.
- بی افاده، بی کبر. بی نخوت. غیرمتکبر.
- پرافاده، پرنخوت. بسیار متکبر. بسیار خودبین.
|| مأخوذ از تازی، بخشش. فایده. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(مص م.) فایده رساندن، سود دادن، (اِمص.) تکبر، خودبینی. [خوانش: (اِ دِ) [ع. افاده]]

فرهنگ عمید

تکبر، خودبینی، خودنمایی،
فایده دادن، فایده رساندن،
فایده گرفتن،

حل جدول

فیس

پز، فیس

مترادف و متضاد زبان فارسی

باد، پز، تبختر، تفرعن، تکبر، خودبینی، فیس، منی، نخوت، بهره‌دهی، سودرسانی

فرهنگ فارسی هوشیار

کبر، تکبر، فیس، نخوت

فرهنگ فارسی آزاد

اِفادَه، فایده رسانیدن، عَطا کردن، ایضاً: گرفتن و اکتساب کردن (مال، علم...)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر