معنی افرازه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
افرازه. [اَ زَ / زِ] (اِ) شعله ٔ آتش. فتیله. (از فرهنگ جهانگیری):
کنم ز آتش طبع توافرازه بلند
ز آفرین تو اگر باشد افروزه ٔ من.
سوزنی.
نرم گشته به بوس و لابه ٔ من
گرم گشته به افرازه ٔ من.
سوزنی.
- آتش افرازه، افرازنده ٔ آتش. آتش زنه. آنچه آتش را فروزد.
حل جدول
لیفتراک
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.