افروخته کردن در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

افروخته کردن. [اَ ت َ / ت ِ ک َ دَ] (مص مرکب) روشن کردن. شعله ور ساختن. منور گردانیدن. رجوع به افروختن و افروخته شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر