معنی افزاییدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
افزاییدن. [اَ دَ] (مص) افزودن و اضافه کردن. (ناظم الاطباء). زیاده کردن. (آنندراج):
بنمای دوستداری، بفزای خواستاری
دانی که خواستاری باشد ز دوستداری.
منوچهری.
|| افراشتن. افراشته شدن. (از ناظم الاطباء). || بلند شدن. (ناظم الاطباء). بلند کردن. بلند شدن. (ازآنندراج). || افتادن. ساقط شدن. (از ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
افزودن
فرهنگ فارسی هوشیار
(افزایید افزاید خواهد افزایید بیفزای افزاینده افزاییده افزایش)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.