معنی افسانه گشادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

افسانه گشادن. [اَ ن َ / ن ِ گ ُ دَ] (مص مرکب) افسانه گفتن. افسانه خواندن. حکایت آغاز کردن:
ای دل افسانه ٔ دلبر بگشا
قفل گنجینه ٔ گوهر بگشا.
طالب آملی (از ارمغان آصفی).
و رجوع به افسانه شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر