معنی افسونگر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

آن‌که پیشه‌اش افسون کردن و افسون خواندن است، کسی که افسون می‌خواند، ساحر، جادوگر، ‌ افسون‌خوان‌،

حل جدول

ساحر، جادوگر، فریبنده

جادوگر، ساحر، فریبنده

پریسا

مترادف و متضاد زبان فارسی

جادوگر، ساحر، معزم، دلفریب، طناز، عشوه‌گر، فتان، فریبنده

فرهنگ فارسی هوشیار

جادوگر، ساحر، مارگیر

پیشنهادات کاربران

فسون ساز

ریمن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر