معنی اقل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
اقل. [اَ ق َل ل] (ع ن تف) کمتر و اندک تر. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (غیاث اللغات). بسیار کم. کوچکتر. (ناظم الاطباء).
- اقل الحاج، کمترین حاجی.
- اقل العباد، کمترین بندگان. (ناظم الاطباء). (برای فروتنی بکار رود).
- رجل اقل، مرد درویش که از او اندکی از غنا باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
- عبد اقل، غلام کم قیمت تر. (آنندراج) (غیاث اللغات).
(اَ قَ لّ) [ع.] (ص تف.) کمتر، اندک تر.
کمتر، اندکتر،
کمترین،
کمتر
ک متر
اندک، کم، کمتر، کمینه، ناچیز،
(متضاد) اکثر
کمتر و اندکتر
اَقَلّ، کمترین،