معنی الاو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

الاو. [اَ] (اِ) آتش شعله ناک. (برهان). آتش. (رشیدی) (جهانگیری). اَ لَو:
ترا ای خواجه گر هیزم نباشد
دم سرما که هنگام الاو است
سواد شعر طوسی را طلب کن
بسوزانش که او سرگین گاو است.
مولانا طوسی (از رشیدی).

فرهنگ عمید

شعلۀ آتش، زبانۀ آتش،

حل جدول

شعله آتش ادبى

شعله آتش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر