معنی الت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

الت. [اَ] (ع اِ) بهتان. || (مص) کم کردن حق کسی را. (منتهی الارب). کم کردن. (مصادر زوزنی) (ترجمان علامه ٔ جرجانی) (تاج المصادر بیهقی). || بازداشت و بازگردانیدن او را. (منتهی الارب). بازداشتن. (تاج المصادر بیهقی). || سوگند دادن کسی را. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی). || خواستن سوگند از کسی. (منتهی الارب). || طلب شهادت از کسی کردن تا او را بدان قوت شود. (منتهی الارب).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر