معنی التجا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
التجا. [اِ ت ِ] (ع مص) التجاء. پناه گرفتن. (منتهی الارب). پناه آوردن. (غیاث اللغات): بسجستان رفت بر قصد خدمت سلطان و التجا بظل حمایت و عنایت او. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). || (از «ل ج ی ») خواندن خود را بسوی غیر قوم خود. (منتهی الارب).
پناه بردن، پناهنده شدن، پناه گرفتن،
پناه
پناه جستن و پناه جویی
(مصدر) پناه بردن پناه جستن پناهیدن. (التجا بسایه دیواری کردم. ) (گلستان)، (اسم) پناه.