معنی التجا بردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

التجا بردن. [اِ ت ِ ب ُ دَ] (مص مرکب) پناه بردن: لایق قدر پادشاهان نیست بخانه ٔ دهقانی رکیک التجا بردن. (گلستان). التجا بسایه ٔ دیواری بردم. (گلستان).
بگذر ز دستگیری ما ای سبوی خم
ما التجا بپای خم می نبرده ایم.
صائب (از آنندراج).
رجوع به التجا ساختن و التجا کردن شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر