معنی التجا ساختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

التجا ساختن. [اِ ت ِ ت َ] (مص مرکب) پناه بردن. پناه آوردن. التجا بردن. التجا کردن: اصفهبد از شهریار بساری رفت و بمنوچهربن شمس المعالی التجاساخت. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 229). او بدین سبب بخراسان آمد و بحضرت سلطان التجا ساخت. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 401). رجوع به التجا بردن و التجا کردن شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر