الفت افکندن در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
الفت افکندن. [اُ ف َ اَ ک َ دَ] (مص مرکب) الفت دادن. سازوار و دوست گردانیدن. القاء محبت. مونس کردن: ایدام،الفت افکندن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.