معنی النگو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

النگو. [اَ ل َ] (اِ) حلقه ٔفلزی یا شیشه ای که زنان برای زینت در دست کنند. (فرهنگ نظام). قسمی دست برنجن از بلور یا طلا یا نقره. بازوبند. دست آورنجن. دست رنجن. دستانه. سِوار. برای اطلاع از انواع النگو و بازوبند، رجوع به بازوبند شود.

فرهنگ معین

(اَ لَ) (اِ.) دستبند، دست برنجن.

فرهنگ عمید

حلقۀ فلزی باریک که زنان برای زینت به مچ دست می‌کنند و بیشتر از طلا یا نقره ساخته می‌شود، دستبند، دستیاره، دست‌برنجن،

حل جدول

یاره

ایاره

مترادف و متضاد زبان فارسی

دست‌برنجن، دستبند، دستیاره

گویش مازندرانی

دستبند زنانه

فرهنگ فارسی هوشیار

دستبند زنان

پیشنهادات کاربران

استوار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر