معنی اماجد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
اماجد. [اَ ج ِ] (ع ص، اِ) ج ِ امجد. بزرگان. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از المنجد). بزرگتران. و رجوع به امجد شود.
فرهنگ عمید
امجد
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: امجد) بزرگواران (صفت) جمعامجد بزرگوارتران بزرگواران.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.