معنی اموی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
اموی. [اَ/اُ م َ وی ی] (ع ص) منسوب به اُمَیّه. (ناظم الاطباء) (از انساب سمعانی). || یک تن از خاندان امویان (بنی امیه): و دیگر اموی بود که پس از یوسف توفیق رفیق وی شده دست از خدمت مخلوق بکشید و محراب و نماز و قرآن اختیار کرد و بر این بمانده است. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 255).
اموی. [اَ م َ] (ع ص نسبی) منسوب به اَمه (کنیزک). (ناظم الاطباء) (از انساب سمعانی) (از اقرب الموارد).
مربوط به بنیامیه،
خاندان بنی امیه
اُمَوِی، منسوب به اُمَیَّه، بَنِی اُمَیَّه،