معنی امپراطور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
امپراطور. [اِ پ ِ] (اِ) رجوع به امپرتوری شود.
پادشاه مقتدر و توانایی که بر کشوری پهناور یا مملکتی که از کشورها و ملتهای مختلف تشکیل شده، سلطنت داشته باشد، شاهنشاه،
[قدیمی] لقب سرداران بزرگ روم،
تزار
شاهنشاه
لاتینی شاهنشاه سالار (اسم) عنوان سرداران روم قدیم، پادشاه مقتدری که بر ممالک و نواحی بسیار سلطنت کند شاهنشاه. امپراطور ایمپراطور.