معنی انباشتگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
انباشتگی. [اَم ْ ت َ] (حامص) پری امتلا. (ناظم الاطباء). || فرط مال و کثرت مثال. (شعوری ج 1 ورق 132 ب).
فرهنگ عمید
پری، پرشدگی،
حل جدول
تراکم
مترادف و متضاد زبان فارسی
آکندگی، امتلا، پری
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.