معنی انتقام کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

انتقام کردن. [اِ ت ِ ک َ دَ] (مص مرکب) مکافات کردن:
سفیه را بسفاهت جواب بازمده
ز بیوفا بوفا انتقام باید کرد.
ناصرخسرو.
هزار زخم پیاپی گر اتفاق افتد
ز دست دوست نشاید که انتقام کنند.
سعدی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر