معنی انجام پذیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

انجام پذیر. [اَ پ َ] (نف مرکب) شدنی. (یادداشت مؤلف). قابل انجام شدن. قابل اجرا. اجراپذیر. عمل شدنی. پیش رفتنی. (از لغات فرهنگستان). مقابل انجام ناپذیر. (از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

قابل انجام شدن، انجام‌شدنی، عملی،

حل جدول

ممکن

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) قابل انجام شدن قابل اجرا ء اجرا پذیر عمل شدنی پیش رفتنی مقابل انجام ناپذیر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر