جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی اندر گذرانیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اندر گذرانیدن. [اَ دَ گ ُ ذَ دَ] (مص مرکب) عبور دادن. گذر دادن. (فرهنگ فارسی معین).
- پای از اندازه اندرگذرانیدن، پا از گلیم خود درازتر کردن. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) عبور دادن گذر دادن. یا پای از اندازه اندر گذرانیدن. پا از گلیم خود درازتر کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
اندر گذرانیدن: اندر گذرانیدن. [اَ دَ گ ُ ذَ دَ] (مص مرکب) عبور دادن. گذر دادن. (فرهنگ فارسی معین). - پای از اندازه... اندر گذرانیدن: (مصدر) عبور دادن گذر دادن. یا پای از اندازه اندر گذرانیدن. پا از گلیم خود درازتر کردن.