معنی انوا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
انوا. [اَن ْ] (از عربی، اِ) انواء:
ز بس بدایع چون بوستان پر از انوار
ز بس جواهر چون آسمان پر از انوا.
مسعودسعد.
شکوفه ها همه انوای باغ گردون است
که چون پدیدشدند افتتاح کرد سما.
مسعودسعد.
مسایل انهار و مسایح امطار معابر سیحون بفضول انوا و سیول اندا پر کرده. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). رجوع به انواء شود.
فرهنگ عمید
(نجوم) سقوط ستاره از یکی از منازل در مغرب و طلوع رقیب آن از مشرق،
(اسم) [قدیمی] بارانها،
(اسم) (نجوم) [قدیمی] ۲۸ ستاره که هرگاه یکی از آنها غروب میکرده ستارۀ دیگری در همان ساعت در مشرق طلوع میکرده،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.