معنی اوجاع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اوجاع. [اَ] (ع اِ) ج ِ وَجَع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (دهار) (غیاث اللغات) (آنندراج). دردها. (غیاث اللغات). دردمندی ها. (آنندراج). رجوع به وجع شود.

فرهنگ معین

(اَ) [ع.] (اِ.) جِ وجع، دردها.

فرهنگ عمید

وجع

فرهنگ فارسی هوشیار

دردها

فرهنگ فارسی آزاد

اَوْجاع، اَمْراض، دردها (مفرد: وَجَع)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر