معنی اوروت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(اُ) (ص.) برهنه، عریان.

فرهنگ عمید

رت، برهنه، عریان، لخت،
* اوروت کردن: [قدیمی] پر کندن مرغ کشته،

حل جدول

برهنه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر