معنی اکراد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اکراد. [اَ] (ع اِ) ج ِ کُرد که قومی است از عجم، اکثر ایشان صحرانشین باشند. (غیاث اللغات) (آنندراج). ج ِ کرد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء): امیرشمس المعالی دو هزار مرد از انجاد اکراد به مدافعت او پیش باز فرستاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 183). و رجوع به کرد شود.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کردان، کردها

فرهنگ فارسی هوشیار

پارسی تازی شده (تک: کرد) کردان جمع کرد (کردی) .

فرهنگ فارسی آزاد

اَکْراد، کُردها، مردم کُرد،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر