معنی اکسپرسیونیسم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اکسپرسیونیسم. [اِ پ ِ سی ُ] (فرانسوی، اِ) فرضیه یا عملی مبتنی بر اظهار عواطف و احساسات خود به آزادی تمام. (فرهنگ فارسی معین). || (اصطلاح ادبیات و نقاشی) روشی که جهان را بیشتر از نظر عواطف و احساس می نگرد تا حقیقت واقع خارجی، به عبارت دیگر کوشش هنرمند مصروف نمایش دادن حقایقی است که بر حسب احساسات و تأثرات شخصی خود درک کرده است. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

فرضیه یا عمل مبتنی براظهار عواطف و احساسات، روشی در هنر که جهان را بیشتر از نظر عواطف و احساس می نگرد تا حقیقت واقع و خارج، هیجان نمایی (فره). [خوانش: (اِ کْ پِ رْ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

طریقه‌ای در هنر که گویای حالات ذهنی هنرمند است و عواطف و احساسات درونی او را می‌نمایاند،

حل جدول

مکتب هیجان گری

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

درون آزمایی

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی درون آزمایی از شیوه های نگارگری و نویسندگی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر