معنی ایاز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ایاز. [اَ] (اِخ) نام غلام سلطان محمود:
رفته ایاز بر در محمود زاولی
طالب معاش غزنی و زاولستان شده.
خاقانی.
یافته در نغمه ٔ داودساز
قصه ٔ محمود و حدیث ایاز.
نظامی.
یکی خرده بر شاه غزنین گرفت
که حسنی ندارد ایاز ای شگفت.
سعدی.
دست مجنون و دامن لیلی
سر محمود و خاک پای ایاز.
سعدی.
بار دل مجنون و خم طره ٔ لیلی
رخساره ٔ محمود و کف پای ایاز است.
حافظ.
رجوع به آیاز و ایاس شود.

فرهنگ معین

نسیم، باد خنک، شبنم. [خوانش: (اَ) (اِ.) = ایاس: ]

فرهنگ عمید

نسیم شب،
نسیم سرد، باد خنک،

حل جدول

از غلامان محمودغزنوی

غلام محمود غزنوی

از غلامان محمود غزنوی

باد خنک

نسیم شب

گویش مازندرانی

از بادهای زمستانی، سرد و شبانه، هوای صاف و سرد زمستانی که...

فرهنگ فارسی هوشیار

باد سرد و خنک

فرهنگ فارسی آزاد

اَیاز، اَبُوالنَّجم اُویماق غلام و بعداً از اُمرای سلطان مَحْمُود و سُلطان مَسْعُود غزنوی گردید،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری