معنی ایرادگیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
عیب جو، منتقد
بهانه جو
عیب جو، خرده گیر
منتقد
اشکالتراش
اشکال تراش
خرده گیر
بهانهجو، بهانهگیر، خردهگیر، رخصهجو، عیبجو، معترض، منتقد، ناقد
عیب جو، منتقد
بهانه جو
عیب جو، خرده گیر
منتقد
اشکالتراش
اشکال تراش
خرده گیر
بهانهجو، بهانهگیر، خردهگیر، رخصهجو، عیبجو، معترض، منتقد، ناقد