معنی بادوام در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بادوام. [دَ] (ص مرکب) پایدارو استوار و ثابت. (ناظم الاطباء). رجوع به با شود.

فرهنگ معین

(دَ) [فا - ع.] (ص مر.) محکم، استوار.

فرهنگ عمید

پایدار، استوار، محکم،
ویژگی آنچه زود فرسوده و نابود نشود،

حل جدول

محکم و استوار

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

دیرنده

مترادف و متضاد زبان فارسی

پایدار، پاینده، دیرپا، مستدام،
(متضاد) بی‌دوام، محکم

فرهنگ فارسی هوشیار

پایدار، استوار و ثابت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر