معنی باد گرم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
باد گرم. [دِ گ َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) بادی مانند سموم که بعض میوه ها را تباه کند: خیارها را باد گرم زد. بادی حار که صیفی را تباه کند. هوف [هََ/ هو]. سَهام. باد سَموم. حَرور. (منتهی الارب) (ترجمان القرآن): بارِح، باد گرم تابستان. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). مُذْبِله؛ باد گرم پژمرده کننده ٔ گیاه. (منتهی الارب). رجوع به بادزدگی و باد زدن شود.
حل جدول
بارح
پیشنهادات کاربران
بارح، حرور، سام، سموم، شره
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.