معنی باریک میان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
باریک میان. (ص مرکب) لاغرمیان. (آنندراج). کمرباریک. (ناظم الاطباء). آنکه کمر باریک دارد. ظریف قد و متناسب اندام. (دِمزن). اَخَمص. اَقَّب. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب).اَهیَف. اَهضَم. مخصَّر. ضَمر. (دهار). ضامِرَه. ضامِر. مَهَفهَت. هیفار؛ زن باریک میان. (منتهی الارب).
لاغر، لاغرمیان، کمرباریک، دارای کمر باریک،
هیفا
(صفت) آنکه کمرش باریک باشد لاغر میان کمر باریک.