معنی بازرسی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بازرسی. [رَ / رِ] (حامص مرکب) تفتیش. (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان). عمل بازرس. جستجو درباره ٔ کسی یا چیزی.
(~.) (حامص.) عمل بازرس، تفتیش.
کار و عمل بازرس، تفتیش،
وارسی
بررسی، پژوهش، تحقیق، رسیدگی، تفتیش، سرکشی، نظارت
عمل بازرس تفتیش.