معنی بازپس نهادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بازپس نهادن. [پ َ ن ِ / ن َ دَ] (مص مرکب) ذخیره کردن. پس انداز کردن. اندوختن:
بخور هرچه داری منه بازپس
تو رنجی چرا بازماند بکس ؟
فردوسی.
چرا امروز چیزی بازپس ننهی
چرا نندیشی از بیم تهیدستی.
ناصرخسرو.
و رجوع به بازپس هشتن و بازپس نهادن شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.