معنی بازی آموز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بازی آموز. (نف مرکب) آموزنده ٔ بازی. تعلیم دهنده ٔ بازی. رقص آموز:
بازی آموز لعبتان طراز
از پس پرده گشت لعبت باز.
نظامی (هفت پیکر ص 280).

فرهنگ فارسی هوشیار

تعلیم دهنده بازی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر