معنی باقیمانده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
تتمه، پسخورده، مازاد
مابقی
تتمه
مانده
مانده
تتمه، بازمانده، پس مانده، حاصل، باقیمانده چیزی
تتمه، پسخورده، مازاد
مابقی
تتمه
مانده
مانده
تتمه، بازمانده، پس مانده، حاصل، باقیمانده چیزی