معنی بالایی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بالایی. (ص نسبی) منسوب ببالا. رجوع به بالا شود. || فوقانی. || (حامص). برین. بلندی. (ناظم الاطباء). علو. و رجوع به بالا شود.
- خرج بالایی، در تداول فارسی زبانان هند بکار میرود. رجوع به بالایی در آنندراج شود.
- زربالایی، مداخل هوایی. (آنندراج). و رجوع به بالایی و زربالایی در آنندراج شود.

حل جدول

فوقانی

زبرین

مترادف و متضاد زبان فارسی

زبرین، فرازین، فوقانی،
(متضاد) زیرین

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر