معنی بانشاط در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بانشاط. [ن َ] (ص مرکب) (از: با + نشاط). دارای نشاط. شادمان. فیران.شنگول. که نشاط دارد. نشیط. باروح. مریح. (دهار).

حل جدول

دنان

مترادف و متضاد زبان فارسی

بشاش، خوشحال، خوشدل، سردماغ، سرزنده، شاد، شادمان، مسرور، نشیط،
(متضاد) دلمرده، بی‌نشاط، ناخوشدل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر