معنی باید در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
باید. [ی َ] (ق) حکماً. البته. بطور لزوم. (ناظم الاطباء). || (فعل) بایسته است. شاید. ضرورت است. ضرور و لازم میشود. (فرهنگ نظام).
(یَ) (ص.) بایست، بایستی، لازم است، ضروری است.
واجب است، در تٲکید به کار میرود: باید برود، باید بگوید،
[عامیانه] احتمال دارد، ضرورت دارد که چنین باشد: باید تا الان میرسید،
حکما، لزوما، حتما
ضرورت است، بایسته است، شاید، ضرور ولازم می شود