معنی بحرالعلوم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بحرالعلوم. [ب َ رُل ْ ع ُ] (اِخ) سید محمد مهدی بن مرتضی بن محمدبن عبدالکریم حسنی طباطبائی بروجردی الاصل، نجفی المسکن از اعاظم علماء اثناعشریه و از بزرگان فقهای امامیه است. مامقانی دررجال درجت او را بین الوثاقه و العصمه ذکر کرده است.بسال 1154 یا 1155 هَ. ق. متولد شد و بسال 1212 هَ. ق. درگذشت. بر وحید بهبهانی و شیخ یوسف بحرانی و سید حسین قزوینی و شیخ محمد تقی دورقی و آقا محمد باقر هزار جریبی و گروهی دیگر از بزرگان فقها تلمذ کرد. شیخ محمد علی اعسم و سید جواد صاحب مفتاح الکرمه و سید محمد باقر شفتی بر او تلمذ کردند. شرح حال وی درروضات الجنات و قصص العلماء و ریحانهالادب ودیگر کتب تراجم علمای شیعه آمده است. با علو مقامی که در فقه وعلوم دینی داشت و با آنکه گروهی از بزرگان علما بر وی علم آموخته اند مؤلفات فراوانی ندارد. او راست: الاثناعشریات در مراثی. اجماع امر و نهی. ارجوزه در جمل و عقود، اصاله البرائه، تاریخ مکه و مسجدالحرام.
بحرالعلوم. [ب َ رُل ْ ع ُ] (اِخ) ابوالعباس عبدالعلی محمدبن نظام الدین محمد اللکنوی انصاری مشهور به بحرالعلوم که در حوالی 1180هَ. ق. می زیسته است. او راست: تنویر المنار، رسائل الارکان، فواتح الرحموت و... (از معجم المطبوعات).
بحرالعلوم. [ب َ رُل ْ ع ُ] (اِخ) شیخ مهدی پسر آخوند ملا محمد جعفر ته باغ لله ای از فضلای کرمان برادر شیخ احمد روحی شهید. رجوع به فرماندهان کرمان چ باستانی پاریزی ص 72 شود.
دریای دانشها،
[مجاز] آنکه در همۀ علوم تبحر دارد،
لقب امام محمد باقر (ع)