معنی برآورد کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(~. وُ کَ دَ) (مص م.) تخمین زدن.
حل جدول
تخمین
مترادف و متضاد زبان فارسی
ارزیابی کردن، تخمین زدن، تقویم کردن، تقویمنمودن
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) تخمین کردن (قیمت چیزی را) تقویم کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.