معنی براری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
براری. [ب َ ری ی] (ع اِ) ج ِ بریه. صحراها و زمین های بی کشت. (از اقرب الموارد) (آنندراج).
(بَ) [ع.] (اِ.) جِ بری، صحراها، خشکی ها.
بریه۱
برادری، حفظ عواطف رقیقه در روابط، دوستی نمودن با شرایط...
(اسم) جمع بریه صحراها خشکیها.