معنی برانکار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(بِ) [فر.] (اِ.) = برانکارد: تختی که بیماران و مجروحان را روی آن می خوابانند و حمل می کنند.

فرهنگ عمید

تختی که بیماران یا مجروحان را روی آن می‌خوابانند و از جایی به جای دیگر می‌برند،

حل جدول

تخت بیمار

تخت روان

مترادف و متضاد زبان فارسی

تخت حمل‌مریض

فرهنگ فارسی هوشیار

تخت روان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر