معنی بررسی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بررسی. [ب َرْ، رَ / رِ] (حامص مرکب) بازرسی. تفتیش. تنقیب. (یادداشت مؤلف). فحص. (یادداشت مؤلف). پرسش. پرس و جو.
- بررسی شدن، تفتیش شدن. بازرسی شدن.
|| امعان نظر در نوشته ای. غوررسی و اظهار نظر در محتوای کتابی یا مقاله ای. مطالعه. اقتراح.
(بَ رِ) (حامص.) رسیدگی، تحقیق.
رسیدگی، وارسی،
مطالعه و تحقیق،
وارسی،
معادل فارسی سانسور
امعان، بازدید، بازبینی، تتبع، تجسس، تحقیق، تعمق، تفحص، جستجو، رسیدگی، غور، کاوش، مداقه، مطالعه، ملاحظه، نظارت، وارسی
رسیدگی تحقیق.