معنی برهمندی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

برهمندی. [ب َ رَ م َ / ب َ هََ م َ] (حامص) برهمند بودن:
برهمندی را بدل در جای کن
گر همی زایزد بترسی چون شمند.
ناصرخسرو.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر