معنی برهم شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
برهم شدن. [ب َ هََ ش ُ دَ] (مص مرکب) پریشان شدن. || افزوده شدن. || تلف گشتن. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
آشفته وپریشان شدن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.